-
نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدمشاعر : خواجوي کرماني ز مهر در تو نشاني نديدم و نشنيدمنشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدمچه جورها که ز دست تو در جهان نکشيدمچه رنجها که نيامد برويم از غم رويتهزار تير بلا از تو خوردم و نرميدمهزار نيش جفا از تو نوش کردم و رفتمکدام شربت خونابه کز غمت نچشيدمکدام يار جفا کز تو احتمال نکردمولي چه سود که يک ذره مهر از تو نديدمترا بديدم و گفتم که مهر روز فروزيبدوستي که بجاي تو ديگري نگزيدمبجاي من تو اگر صد هزار دوست گزيديوف