-
نه مرا بر سر کوي تو بجز سايه جليسشاعر : خواجوي کرماني نه مرا در غم عشق تو بجز ناله انيسنه مرا بر سر کوي تو بجز سايه جليسپيش رامين نبود هيچ گل الا رخ ويسنزد خسرو نبود هيچ شکر جز شيرينکه رساند بسليمان خبري از بلقيسگر نه هدهد ز سبا مژدهي وصل آرد بازروي چون ماه ترا مشتري آمد برجيسمهر ورزان چو جمال تو بها ميکردندنافهي مشک ختا گر چه متاعيست نفيسپيش چين سر زلف تو نيرزد بجويخار و خس برگ گل و لاله بود نزد خسيسباغ دور از تو بر مدعيان فردوسستکاسه آنگاه شود پر