-
منزل ار يار قرينست چه دوزخ چه بهشتشاعر : خواجوي کرماني سجده گه گر بنيازست چه مسجد چه کنشتمنزل ار يار قرينست چه دوزخ چه بهشترهزن خاطر عشاق چه زيبا و چه زشتجاي آسايش مشتاق چه هامون و چه کوهعشق در طينت آدم نه به بازيچه سرشتعشقبازي نه ببازيست که دانندهي غيبساکن دير مغانم بخرابات نهشتتا چه کردم که ز بدنامي و رسوائي منقالبم سوخته و گل شده از خون همه خشتگر سر تربت من بازگشائي بينيهمچو رخسار تو دهقان به چمن لاله نکشتهمچو بالاي تو در باغ کسي سرو نديدبر مه عار