-
گرهي زلف بهم بر زده کاين مشک تتارستشاعر : خواجوي کرماني رقم از غاليه بر گل زده کاين خط غبارستگرهي زلف بهم بر زده کاين مشک تتارستنقطهئي برشکر افکنده که اين مهرهي مارسترشتهئي برقمر انداخته کاين مار سياهستزلف شبرنگ بهم بر زده يعني شب تارستمشک بر برگ سمن بيخته يعني شب قدرستلاله در مشک نهان کرده که اين چيست عذارستلل از پستهي خود ريخته کاين چيست حديثستوندرو باده اثر کرده که در عين خمارستنرگسش خفته و آوازه در افکنده که مستستوز چمن نکهتي آورده که اين