-
بستهي بند تو از هر دو جهان آزادستشاعر : خواجوي کرماني وانکه دل بر تو نبستست دلش نگشادستبستهي بند تو از هر دو جهان آزادستکافتابيست که در عقدهي راس افتادستعارضت در شکن طره بدان ميماندلب جانبخش تو شيرين و دلم فرهادستزلف هندو صفتت ليلي و عقلم مجنونبنده با قد تواز سرو سهي آزادستسرو را گر چه ببالاي تو مانندي نيستبد نهادست که سر بر قدمي ننهادستهيچکس نيست که با هيچکسش ميلي نيستمادر دهر مرا خود بچه طالع زادستهرگز از چرخ بد اختر نشدم روزي شادبده آن بادهي ن