-
کار ما بي قد زيبات نمي آيد راستشاعر : خواجوي کرماني راستي را چه بلائيست که کارت بالاستکار ما بي قد زيبات نمي آيد راستدر چمن سرو ببالاي تو ميماند راستچون قد سرو خرام تو بگويم سخنيبا سر زلف تو پيداست که اصلش ز ختاستبخطا مشک ختن لاف زد از خوشبوئيروي بنماي که چندين دل خلقت ز قفاستزير هر موي چو زنجير تو ديوانه دليستچون سر زلف کژت قامتم ار زانک دوتاستبا تو يکتاست هنوز اين دل شوريدهي منابرويت چون مه نوزان سبب انگشتنماسترسم باشد که بانگشت نمايند هلالفتنهئي