-
رام را گر برگ گل باشد نبيند ويس راشاعر : خواجوي کرماني ور سليمان ملک خواهد ننگرد بلقيس رارام را گر برگ گل باشد نبيند ويس رازانکه از کشتن بقا حاصل شود جرجيس رازندهي جاويد گردد کشته شمشير عشقتا نميرد کي به جنت ره دهند ادريس راجان بده تا محرم خلوتگه جانان شويکي کشش بودي به آهن سنگ مقناطيس راگرنه در هر جوهري از عشق بودي شمهئيمهر بفزايد ز ماه طلعتش برجيس راهمچو خورشيد ار برآيد ماه بي مهرم بباميا بگو با ساربان تا بازدارد عيس رادامن محمل براندازي مه محمل ن