-
به تعريض گفتي که خاقانياشاعر : خاقاني چه خوش داشت نظم روان عنصريبه تعريض گفتي که خاقانياز ممدوح صاحبقران عنصريبلي شاعري بود صاحبقرانغزلگو شد و مدحخوان عنصريز معشوق نيکو و ممدوح نيکنکردي ز طبع امتحان عنصريجز ار طرز مدح و طراز غزلبه مدح و غزل درفشان عنصريشناسند افاضل که چون من نبودنکردي به سحر بيان عنصريکه اين سحر کاري که من ميکنمبه يک شيوه شد داستان عنصريز ده شيوه کان حيلت شاعري استهمان شيوهي باستان عنصريمرا شيوهي خاص و تازه است و داشتکه حرفي ندانست از آن عنصري