-
جمال صفاهان نظام دومشاعر : خاقاني که گيتي سيم جعفر انگاشتشجمال صفاهان نظام دومعليوار تخم کرم کاشتشچو قحط کرم ديد در مرز دهربه در سخاوت بينباشتشدهان جهان نالهي آز داشتقضا چتر دولت برافراشتشبه سلطاني جود چون سر فراشتزمانه براهيم پنداشتشبه معماري کعبه چون دست بردز روي زمين سايه برداشتشاز آن کفتاب سخا بود چرخفلک هم حسد برد و نگذاشتشجهان را همين يک جوان مرد بودکه با شام برميزند چاشتشچنان سوخت خاقاني از سوگ اوکز آتش آفريد جهاندارشزين خام قلتبان پدري دارماستاد بود يوسف نجارش