-
يکي دو زايند آبستنان مادر طبعشاعر : خاقاني ز من بزاد به يکباره صدهزار پسريکي دو زايند آبستنان مادر طبعهمه بلال معاني، همه اويس هنريکان يکان حبشي چهره و يماني اصلامير پنج حس و شش جهات و هفت اختريگانهي دو سرا و سه وقت و چار ارکانبه چشم زخم هزاران پسر يکي دخترمرا چه نقصان گر جفت من بزاد کنونعروس دهرش خوانند و بانوي کشورکه دختري که ازينسان برادران داردوگر بماند زيبد مسيح را خواهراگر بميرد باشد بهشت را خاتونکه گور بهتر داماد و دفت اوليتراگرچه هست بدينسان خداش مرگ ده