-
اين تويي کز غمزه غوغا در جهان انگيختهشاعر : خاقاني نيزه بالا خون بدان مشکين سنان انگيختهاين تويي کز غمزه غوغا در جهان انگيختهبوستان از ابر و ابر از بوستان انگيختهنقش زلفت بر رخ و نقش رخت در چشم منمارت از ديبا و خار از پرنيان انگيختهپرنيان خويي و ديباروي و از بخت من استسنگ در بر ميروم وز دل فغان انگيختهآب و سنگم دادهاي بر باد و من پيچان چو آبزهر کان در سنبل است از ناردان انگيختهاز لبت چون گلشکر خواهم که داري در جوابداغ هجرت بين يقيني از گمان انگيختهدل