-
اي نايب عيسي از دو مرجانشاعر : خاقاني وي کرده ز آتش آب حيواناي نايب عيسي از دو مرجانوي درد تو پايمرد درماناي زهر تو دستگير ترياقدر دام تو صيد خوارتر جاناز جام تو صاف نوشتر، تيغلعل تو به بوسه داده تاوانجزع تو به غمزه برده جانهاپرورده به سايهي سليمانوصل تو به زير پر سيمرغيک رنگ نموده کفر و ايماندر عين قبول تو خرد رابرخاسته صورت گريباناز جور تو در ميان عشاقطيره منشين و طره مفشانگر فتنه نبايدت که خيزدکاري است برون ز وصل و هجرانخاقاني را به کوي عشقتبيزحمت ناقه و بياب