-
عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هينشاعر : خاقاني گوهر دل خاک توست رد مکن اي نازنينعالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هينرخش برون تاز هان، پرده برانداز، هينمنتظران تواند مانده ترنجي به کفکيست ز مرغان که نيست دام تو را هم قرين؟کيست ز مردان که نيست تيغ تو را هم نيام؟شير دلان را ز جزع، داغ نهي بر سرينتاجوران را ز لعل طرف نهي بر کمرميدود از شرق و غرب آينه در آستينجلوهگر توست چرخ و اينک در کوي توزرين پروز شود دامن روح الامينگوي گريبان تو چون بنمايد فروغتا به سر زلف