-
با آنکه به موي مانم از غمشاعر : خاقاني موئي ز جفا نميکني کمبا آنکه به موي مانم از غماز تب نکنم کبود هر دمدندان نکني سپيد تا لبزان نيست که هستم از تو خرمگر گونهي غمگنان ندارمبسيار دميدم آتش غمداني ز چه سرخ رويم؟ ايراکبالاي سر آمده است ارحماز جور تو آفتاب عمرمبس کز رگ جان گشادهاي دمخاقاني را به نيش مژگانعشق تو سپه کشد دمادمدر خاطر او ز آتش و آبکز فيض بهاء دين کشد نمزان آتش و آب رست سرويمفتاح همم همام اکرممصباح امم امام اکمل
#سرگرمی#