-
نيست در خاک بشر تخم کرمشاعر : خاقاني مدد از ديده به باران چکنم؟نيست در خاک بشر تخم کرمفتح باب از نم مژگان چکنم؟شوره خاکي را کز تخم تهي استپر طاووس، مگس ران چکنم؟جوهر حس بر هر خس چه برم؟گرنه آبم خس الوان چکنم؟چند نان ريزهي خوانهاي خسانشير از انگشت مزم، نان چکنم؟بستهي غار اميدم چو خليلبر سر سوزن طفلان چکنم؟همچو ماهي سر خويش از پي نانآب رو ريزد بر نان چکنم؟گوئيم نان ز در سلطان جويبوسه زن بر در سلطان چکنم؟لب خويش از پي نان چون دو ناندر سر کار دهن جان چکنم؟همچو زنبور دک