-
گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتيشاعر : خاقاني صد يوسف گم گشته را در هر خمي وا يافتيگر زير زلف بند او باد صبا جا يافتيدر آتش جان پرورش باد مسيحا يافتيگر تن مقيمستي برش بيپرده ديدي پيکرشهم عقد پروين داشتي هم طوق جوزا يافتيگر دل خطي بنگاشتي زلف و لبش پنداشتيور آينه برداردي آئينه جانها يافتيگر شانه در زلف آردي از شانه دلها بارديبودي که روزي ناگهش ار خصم تنها يافتيگر ديده ديدي درگهش خونابه بگرفتي رهشگر در جوار راي او دل صدر والا يافتيدر بار مي در پاي او، از