-
تاوان بده ز لعل که گوهر شکستهايشاعر : خاقاني خاقانيا نشيمن شروان نه جاي توستتاوان بده ز لعل که گوهر شکستهايرو کز کمان گروههي خاطر به مهرهايبر پر سوي عراق نه شهپر شکستهايتا حلقههاي بهم برشکستهايبر چرخ، پر تير سخنور شکستهايگاه از ستيزه گوش فلک برکشيدهايبس توبههاي ما که بهم درشکستهايدانم که مه جبيني اي آسمان شکنگاه از کرشمه ديدهي اختر شکستهايآهستهتر، نه ملک خراسان گرفتهاياما ندانم آنکه چه لشکر شکستهايدر شاهراه عشق تو هر محملي که بودو آسودهتر، ن