-
روي است بناميزد يا ماه تمام است آنشاعر : خاقاني زلف است تعالي الله يا تافته دام است آنروي است بناميزد يا ماه تمام است آنتا با کمر از پيشت گويند غلام است آنهر سال بدان آيد خورشيد به جوزا دردر عشق تو رسوائي کاري است که عام است آندر عهد تو زيبائي چيزي است که خاص است اينچيزي که تو را بايد بر خلق حرام است آنجاني که تو را شايد بر خلق فرو نايدامروز يقينم شد کانديشهي خام است آنگفتم که به صبر از تو هم پخته شود کارمآوخ که چه دام است اين يارب چه مدام است آنمن بستهي