-
اي باد بوي يوسف دلها به ما رسانشاعر : خاقاني يک نوبر از نهال دل ما به ما رساناي باد بوي يوسف دلها به ما رسانپنهان بدزد موئي و پيدا به ما رساناز زلف او چو بر سر زلفش گذر کنيامشب به داغ او کن و فردا به ما رسانبا خويشتن ببر دل ما کز سگان اوستپيغام آن ستارهي رعنا به ما رسانگر آفتاب زردي از آن سو گذشتهايگر هيچ نامه آري از آنجا به ما رساناي نازنين کبوتر از اينجاست برج توبستان ببند بر سر و عمدا به ما رساناي هدهد سحر گهي از دوست نامهاييک يک بگوي و پاسخ آن را به ما