-
گرمي خسرو و شيرين بشکر کم نشودشاعر : خواجوي کرماني شعف ليليو مجنون بنظر کم نشودگرمي خسرو و شيرين بشکر کم نشودذره دلشده را آتش خور کم نشودمهر چندانکه کشد تيغ و نمايد حدتمهر خاطر بدم سرد سحر کم نشودصبح را چون نفس صدق زند باشه چرخشرف و منزلت مه بسفر کم نشودکارم از قطع منازل نپذيرد نقصانعزت نوح بخواري پسر کم نشوددر چنان وقت که طوفان بلا برخيزدآب دريا به اراجيف شمر کم نشودخصم بي آب اگر انکار کند طبع مراقيمت لعل بدخشان به حجر کم نشودجم اگر اهرمني سنگ زند بر جامشهمه دانند که تعظيم