-
باش تا روي تو خورشيد جهانتاب شودشاعر : خواجوي کرماني بشکر خنده عقيقت شکر ناب شودباش تا روي تو خورشيد جهانتاب شودمجلس افروز سراپردهي اصحاب شودباش تا شمع جمال تو بهنگام صبوحهمچو بخت من دلسوخته در خواب شودباش تا آهوي شيرافکن روبه بازتپيش سرچشمهي نوشت ز حيا آب شودباش تا آب حياتي که خضر تشنهي اوستپردهي ابر سيه مانع مهتاب شودباش تا از شب مه پوش قمر فرسايتحلقهي زلف رسن تاب تو در تاب شودباش تا هر نفس از نکهت انفاس نسيمزاهد گوشه نشين مست بمحراب شودباش تا از هوس ابروي و چشمت پي