-
دل بدست يار و غم در دل بماندشاعر : خواجوي کرماني خارم اندر پاي و پا در گل بمانددل بدست يار و غم در دل بماندوانکه عاقل بود بر ساحل بماندما فرو رفتيم در درياي عشقچشم حسرت در پي محمل بماندساربان آهسته رو کاصحاب راناتواني کاندرين منزل بماندکي تواند زد قدم با کارواننيم جاني بود و با قاتل بمانديادگار کشتگان ضرب عشقکانکه او ديوانه شد عاقل بمانداي پسر گر عاقلي ديوانه شوچشم بازش در پي طغرل بماندکبک را بنگر که چون شد پاي بندتا قيامت همچنان جاهل بماندهر که او در عاشقي عالم نشدخاطر خواجو