-
گل بستان خرد لفظ دلاراي منستشاعر : خواجوي کرماني بلبل باغ سخن منطق گوياي منستگل بستان خرد لفظ دلاراي منستطوطيانرا شکر از لفظ شکر خاي منستمنم آن طوطي خوش نغمه که هنگام سخنگوش بر زمزمهي نغمه و آواي منستبلبل آواي گلستان فلک را همه شبنام لل نتوان برد که لالاي منستپيش طبعم که ازو لل لالا خيزدبلکه دريا خجل از طبع گهر زاي منستسخنم زادهي جانست و گهر زادهي کانکاف و نون نکته ئي از حرف معماي منستالف قامتم ارزانکه بصورت نونستخجلت بابليان از يد بيضاي منستسخنم سحر حلالست ولي گاه سخنبرتر