-
ياران همه مخمور و قدح پر مي نابستشاعر : خواجوي کرماني ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبستياران همه مخمور و قدح پر مي نابستيا رب چه تذرويست که در چنگ عقابستمرغ دل من در شکن زلف دلاراماشک من دلسوخته يا لعل مذابستچشم من سودازده يا درج عقيقستو آهنگ مناجات من آواز ربابستورد سحرم زمزمهي نغمهي چنگستبا اين جگر سوخته حاجت بکبابستدور از تو مپندار که هنگام صبوحماز نار و نعيم ايمن و فارغ زعذابستسرمست مي عشق تو در جنت و دوزخدر دير مغان زمزم جان جام شرابستبا روي بتان کعبهي دل دير مغانس