-
ز گفتهي تو بجوشيد طبع خاقانيشاعر : خاقاني جواب داد به انصاف اگرچه ديد ستمز گفتهي تو بجوشيد طبع خاقانيپس اين زبان چو تيغم به تيغ باد قلمکه گر به ذکر تو ديگر قلم بگردانماز آن مدحش به آب زر نويسمفلک خاک در مير است و من هماگرنه قيصر اسکندر نويسمبسا منت که اسکندر پذيردبر آهن نام او حيدر نويسمدلش مومي است ارچه نيست ممنخط مهر ابد بر در نويسمچو کردم خانهي دل وقف مهرشخراج خويش بر قيصر نويسمچو نامم بر برادر خواندگي خواندهر سه دو حديث رانده يکدمامشب من و اوحد و ميدقانون شده تکيهگاه چپ هم