-
اين گربه چشمک اين سگک غوري غرکشاعر : خاقاني سگسارک مخنثک و زشت کافرکاين گربه چشمک اين سگک غوري غرکاين خوک گردنک سگک دمنه گوهرکبا من پلنگ سارک و روباه طبعک استشيرک شده است و گرگک و از هر دو بدترکبوده سگ رمنده و اکنون به بخت مناين بوزنينه ريشک پهنانه منظرکخنبک زند چو بوزنه، جنبک زند چو خرسهم حيض و هم زناش، گهي ماده گه نرکخرگوشک است خنثي زن و مرد در دو وقتاين پشم سگ که ... سگش خوانم از صفتNچو ... سگ برهنگک و سرخ پيکرکNبا دوستان رود گفتار در برکچون يوزک قمي جهد از دم آهوانفحلي کند چو