-
سر تابوت مرا باز گشائيد همهشاعر : خاقاني خود ببينيد و به دشمن بنمائيد همهسر تابوت مرا باز گشائيد همهزار ناليد که کبکان سرائيد همهبر سر سبزهي باغ رخ من کبک مثالکه چه دلسوخته و رنج هبائيد همهپس بگوئيد ز من با پدر و مادر منکه شدم فاني و در دام فنائيد همهبدرود اي پدر و مادرم، از من بدرودکه شما در خط اين سبزه وطائيد همهخط سيه کرده تظلم به در چرخ بريدبر سر خاک ز خون لعل قبائيد همهبس کز آتش سري و باد کلاهي فلکبس کنيد از جزع ار اهل جزائيد همهخاک من غرقهي خون گشت مگرييد دگرآب چندان ز رگ چش