-
دل ز راحت نشان نخواهد دادشاعر : خاقاني غم خلاصي به جان نخواهد داددل ز راحت نشان نخواهد دادکز عدم کس نشان نخواهد دادغمگساران فرو شدند افسوسداد فرياد خوان خواهد دادآسمان را گسسته شد زنجيريک ديت آسمان نخواهد دادبر زمين صد هزار خونريز استفلکت ساز خوان نخواهد دادزين دو نان سپيد و زرد فلککاين سيه کاسه نان نخواهد دادديگ سودا مپز به کاسهي سررنگ مدهامتان نخواهد دادسرو آزاد را جهان دو رنگدل طلاق گمان نخواهد دادتا عروس يقين نبندي عقدشوره آب روان نخواهد دادگيتي اهل وفا نخواهد شدکه زمانه زمان نخ