-
در ايرمان سراي جهان نيست جاي دلشاعر : خاقاني دير از کجا و خلعت بيت الله از کجادر ايرمان سراي جهان نيست جاي دلدار الخلافهي پدر است ايرمان سرابنگر چه ناخلف پسري کز وجود توناجسته خاک ره به کف آيد نه کيميادر جستجوي حق شو و شبگير کن از آنکعيسي توست نفس و صليب است شکل لابالا برآر نفس چليپا پرست از آنکآرد نسيم کعبهي الا اللهت شفاگر در سموم باديهي لا تبه شويگر بيچراغ عقل روي راه انبيالا را ز لات باز نداني به کوي دينآري که از يکي يکي آيد به ابتدااول ز پيشگاه قدم عقل زاد و بسعقل خدا پر