-
تا بيش دل خراب داريشاعر : خاقاني دل بيش کند ز جانسپاريتا بيش دل خراب داريافتاد قرار بيقرارياي کار مرا به دولت توتن دردادم چنان که داريدل خوش کردم چنين که دانيتا خون دلم به ناخن آرييک ناخن کم نميکني جورسيبي به دو کرده روزگاريجان کاهي و اندهان فزائيدرگاه تو را به تنگ باريآوازه فراخ شد به عالمچندان که به دست چپ شماريهر لحظه کشي ز صف عشاقکز عمر گذشته يادگارياين باقي عمر با تو باشمخاقاني را به تاجداريخاک در تو رساند آخر
#سرگرمی#