-
اي لعل تو پردهدار پروينشاعر : خاقاني واي زلف تو سايبان نسريناي لعل تو پردهدار پروينخون کرد هزار جان شيرينچشم تو ز نيم زهر غمزهدر سايهي زلف کرده بالينصد عيسي دردمند را بيشدندان و لب تو شکل ياسيناز چشم بد ايمني که داردبر ديدهي ما متاز چندينآهستهتر اي سوار چالاکراهي که نه از صفاست مگزينحقي که نه از وفاست بگذارجويان ز لب تو مهر تسکينآن کز تف عشق توست در تبلطفي بکن اي نگار برچينهر ذره که بر تو ميفشاندنيک و بد او از آن خود بينخاقاني را از آن خود دان
#سرگرمی#