-
اي صبح مرا حديث آن مه کنشاعر : خاقاني اي باد، مرا ز زلفش آگه کناي صبح مرا حديث آن مه کنبگشاي زبان، قصد آن مه کناي قرصهي آفتاب پيش مناز سبزهي جان مرا چراگه کناي خيل خيال دوست هر ساعتجان هم بده و به کوي او ره کناي لاف زده ز عشق و دل دادهجان خواهد يار قصه کوته کناي خاقاني دراز شد قصه
#سرگرمی#