-
بوي وفا ز گلبن عالم نيافت کسشاعر : خاقاني تا اوست اندر او دل خرم نيافت کسبوي وفا ز گلبن عالم نيافت کسهرگز دو دوست يکدل و همدم نيافت کسمنسوخ کن حديث جهان را که در جهانديري است تا ز گوهر آدم نيافت کسآن حال کز وفاي سگي باز گفتهاندکاندر خزانهها فلک هم نيافت کسدر ساحت زمين مطلب کيمياي انسدر خستگي فروشد و مرهم نيافت کسچندين مگوي مرهم و مرهم که هر که بودکاينجا دم مراد مسلم نيافت کسدر چار بالش عدم آي از بساط کونزان لاجرم کليد در غم نيافت کسچون قفل و پره آلت بند است روز و شبکانفاس عيسي از