-
از اين ده رنگتر ياري نپندارم که دارد کسشاعر : خاقاني ازين بينورتر کاري نپندارم که دارد کساز اين ده رنگتر ياري نپندارم که دارد کسازين باريکتر تاري نپندارم که دارد کسنماند از رشتهي جانم بجز يک تار خونآلودازين بتر گرهکاري نپندارم که دارد کسمرا زلف گره گيرش گره بر دل زند عمداازين سان روز بازاري نپندارم که دارد کسدهم در من يزيد دل دو گيتي را به يک مويشازين به تحفه در باري نپندارم که دارد کسنسيم صبح جانم را وديعت آورد بويشازين برتر سخن باري نپندارم که دارد کساگرچه زير ه