-
دل پردهي عشق توست برگيرشاعر : خاقاني جان تحفهي وصل توست بپذيردل پردهي عشق توست برگيردانم که نيرزدت به زنجيرتن هم سگ کوي توست دانيجستيم و نيافتيم تدبيرگفتي که بجوي تا بيابيتقصير نميکني ز تقصيردر کار دلي که گمره توستآمد دل من بخست بر خيرتيري ز قضاي بد سبق کردنام تو نوشته بود بر تيرآن تير ز شست توست زيراهم هيچ مگو به هيچ برگيرخاقاني اگرچه هيچ کس نيست
#سرگرمی#