-
نقش تو خيال برنتابدشاعر : خاقاني حسن تو زوال برنتابدنقش تو خيال برنتابدآفاق جمال برنتابدچون روي تو بينقاب گرددآئينه خيال برنتابداز غايت نور عارض تويک عالم مال برنتابدگر بوس تو را کنند قيمتديوانه هلال برنتابدمنماي مرا جمال ازيراکطبع تو محال برنتابداز بوسه سخن نرانم ايراصراف سفال برنتابدجان بر تو کنم نثار نينيميدان که وبال برنتابدخاقاني را مکش چو کشتي
#سرگرمی#