-
عشق تو به گرد هر که برگرددشاعر : خاقاني از زلف تو بيقرارتر گرددعشق تو به گرد هر که برگرددچون دائره جمله تن کمر گرددتاج آن دارد که پيش تخت توچون آينه جمله رخ سپر گرددمرد آن باشد که پيش تيغ توکايينه سيه شود چو تر گردددر عشق تو تر نيامدن شرط استگر سد سکندر است درگرددبر هر که رسيد زخم هجرانتچندان که به آفتاب درگرددزر خواستهي جهودم ار دارمکار همه کس به زر چو زر گرددزر داند ساخت کار من آريفردا همه کارها دگر گرددامروز بساز کار ما گر نيآن روز که روز عمر برگرددخاقاني را چه خيزد از وصلت