-
من ندانستم که عشق اين رنگ داشتشاعر : خاقاني وز جهان با جان من آهنگ داشتمن ندانستم که عشق اين رنگ داشتچون بديدم آتش اندر چنگ داشتدستهي گل بود کز دورم نمودزآنکه دست عقل زير سنگ داشتعافيترا خانه همچون سيم رفتدر سر آمد زانکه ميدان تنگ داشتصبر بيرون تاخت از ميدان عشقاز وفا تا عهد صد فرسنگ داشتاز جفا تا او چهار انگشت بودزآنکه منزل دور و مرکل لنگ داشتدل بماند از کاروان وصل اوکار غنون عشق تيز آهنگ داشتنالهي خاقاني از گردون گذشت
#سرگرمی#