-
کي پردهي عاشقي شود سازشاعر : جامي بيزخمهي عيبجوي و غماز؟کي پردهي عاشقي شود سازکز عشق تو قيس را دل افسردغماز به ليلي اين خبر بردباشد به لقاي ديگري شادخاطر به هواي ديگري دادبا دختر عم نکاح بستاشآمد پدر و گرفت دستشياري بگزين و دل در او بند!تو نيز نظر از او فروبند!پاداش جفا بجز جفا نيستبا اهل جفا، وفا روا نيستکردش غم دل به جان سرايتليلي چو شنيد اين حکايتبرداشت خطاب غايبانهبا قيس ز گردش زمانهبا عاشق مبتلا چه کردي؟کاي دلبر بيوفا چه کردي؟اين نيست طريق دوستدارانبا هم نه چنين کنند يارانچون کرد