-

به نام آنکه نامش حرز جانهاستشاعر : جامي ثنايش جوهر تيغ زبانهاستبه نام آنکه نامش حرز جانهاستنم از سرچشمهي انعام او يافتزبان در کام، کام از نام او يافتهزاران نکتهي باريک چون مويخرد را زو نموده دم به دم رويزمين را زيب انجم ده به مردمفلک را انجمنافروز از انجمفراز چار ديوار عناصرمرتبساز سقف چرخ دايرقيامآموز سرو جويباريقصبباف عروسان بهاريبه پستيافکن هر خودپسنديبلنديبخش هر همتبلنديبه طاعتگير پيران رياکارگناه آمرز رندان قدحخواررفيق روز در محنتگذارانانيس خلوت شبزندهدارانکند خار