-
پور عمران به دلي غرقهي نورشاعر : جامي ميشد از بهر مناجات به طورپور عمران به دلي غرقهي نورقائد لشکر مهجوران راديد در راه سر دوران راتافتي روي رضا؟ راست بگوي!گفت کز سجدهي آدم ز چه رويپيش جانان نبرد سجده به غير»گفت: «عاشق که بود کاملسيرسرنهد، هر که به جان بندهي اوست»گفت موسي که: «به فرمودهي دوستامتحان بود محب را، نه سجود!»گفت: «مقصود از آن گفت و شنودلعن و طعن تو چراش آيين است؟گفت موسي که: «اگر حال اين است،شد لباس ملکي، شيطاني؟»بر تو چون از غضب سلطانيمانده از ذات ملک ناحيتاندگفت کاين