-
روز بهان فارس ميدان عشقشاعر : جامي فارسيان را شه ايوان عشقروز بهان فارس ميدان عشقاز پس آن پردهنوائي شنيدپيش در پردهسرائي رسيدگفت به خورشيد لقا دختريکز سر مهر و شفقت مادريپاي منه هردم از ايوان برون!کاي به جمال از همه خوبان فزون!کم شود اندوه خريدار توترسم از افزوني ديدار توگر به مثل جان بود، ارزان بودنرخ متاعي که فراوان بودسر محبت ز دلش جوش کردشيخ چو آن زمزمه راگوش کرداز دلت اين بيخ هوس کندهگير!بانگ برآورد که: اي گنده پير!گرچه برد پردهي جهان در جهانحسن نه آنست که ماند نهانزخم هوس خوردهي م