-
پيش ازين آدمي و اين آدمشاعر : اوحدي مراغه اي ديو بود و فرشته در عالمپيش ازين آدمي و اين آدمعزتش را فرشته کرد سجودچون رسيد آدمي ز عالم جودپيش ديدش که رخ به پيشي داشتبا روانش ملک چو خويشي داشتاز قواهاي انجم و فلکندهر چه جمع فرشته و ملکندشکلهاي دگر کنند قبولچون کنند از محل خويش نزولبر فلک زان نرفت و نيست روااصل جني ز نار بود و هواديدگانش به خاک خواهد مردخاک آدم بديد و سجده نبردنور او را يکي نديد از صدخاک او ديده بود و آتش خودکه قفا را ز روي فرق نکردسر او زان قفاي لعنت خورداز شمار فرشته و ملکيت