-
باده کم خور، خرد به باد مدهشاعر : اوحدي مراغه اي خويش را ياد او به ياد مدهباده کم خور، خرد به باد مدههوشياري تو، باده کم نوشيهوش يار تو به، که بيهوشيبنگ رويت کند به گورستانمي بتونت کشد سر از بستانگر نه ديوانهاي مشو جنبانباده در خيک و بنگ در انبانخوک گنديده و سگ مردارخيک و انبان به خوک و سگ بگذاربنگ سبزت گليم پوش کندمي سرخت نمد به دوش کندبهل اين سبز و سرخ، اگر مرديدل سياهي دهند و رخ زرديکه چو ماء العسل بليسي دوغبنگت آن اشتها دهد به دروغکه بز ماده را پري خوانيمي چنانت کند به نادانياين دو