-
امتزاج اين دو روح را با همشاعر : اوحدي مراغه اي چونکه در اعتدال شد محکمامتزاج اين دو روح را با همسايهي نور چون بدان انداختنفس دانا بدان تعلق ساختشد به قامت ز استقامت راستنوع انسان از آن ميان برخاستتن تباهي نديد و جان دايمتن او شد به عقل و جان قايمزانکه او را سه روح و يک بدنستصاحب علم و صنعت و سخنستزبدهي اين نبات و حيوانستو آنچه اصل وجود انسانستمايهي نشو و پرورش سازدآدمي زين دو چون خورش سازدخون شود در تن از حرارت هضمآن غذا در بدن چو يابد نظميابد آن خون ز روح پيونديچون برآيد برين سخن چن