-
دوش از نسيم گل دم عنبر به من رسيدشاعر : اوحدي مراغه اي وز نافه بوي زلف پيمبر به من رسيددوش از نسيم گل دم عنبر به من رسيدآن سر سر بمهر مستر به من رسيددل چون ز سر محرم اسرار انس شداز ناف روضه نافهي اذفر به من رسيدوهمم ز ريگ يثرب قربت چو برگذشتدر صورت روان مصور به من رسيدنوري، که در تصرف کس مدخلي نداشتجان در ميان نهادم و دلبر به من رسيددل را به لب رسيد ز غم جان و عاقبتاز ديگران جدا شد و ديگر به من رسيداز من جدا شد و چو من از من جدا شدمقادر نظر بکرد و مقدر به من رسيدبرقدم آن قبا، که