-
بخوابم دوش پرسيدي، ببيداري چه ميگويي؟شاعر : اوحدي مراغه اي دلت را چيست در خاطر چه سرداري؟ چه ميگويي؟بخوابم دوش پرسيدي، ببيداري چه ميگويي؟تو در باب من مسکين که هشياري، چه ميگويي؟من از مستي نميدانم حديث خويشتن گفتنکنون چون زاريم ديدي، ز بيزاري چه ميگويي؟مرا گفتي که: زاري کن، که فريادت رسم روزياجابت ميکني؟ يا عذر ميآري؟ چه ميگويي؟دمي خواهم که سوي من قدم را رنجه گردانيز خوبان اندرين کشور تو عياري، چه ميگويي؟به شهر اندر دلي چند از هوس خالي همي بينمچه گويند: اين حکايت خبر داري، چه