-
اي ز گل سوري دهنت غنچه نماييشاعر : اوحدي مراغه اي وي بر سمن از سنبل تر غاليه سايياي ز گل سوري دهنت غنچه نماييدر کوي تو هر جا که سري بيني و پاييميدان که: سر ما و نشان قدم تستو امروز دگر باره بنا کرد سراييدوش اين دل من خانهي عشق تو همي کندکندر دل ما جز هوست نيست هواييبيواسطه روزي هوس ديدن ما کنشک نيست که باشد سر اين رشته به جايييک روز به زلف تو در آويزم و رفتمپنداشت که بتوان زدن اين پرده به تاييدي منکر ما را هوس پرده دري بودبر سينه نخوردست مگر تير بلاييآن کس که درين واقعه عذرم نپذيرداز