-
جانا؛ غم ما نداشتن تا کي؟شاعر : اوحدي مراغه اي ما را به جفا گذاشتن تا کي؟جانا؛ غم ما نداشتن تا کي؟برکندن و غصه کاشتن تا کي؟شاخ طرب از زمين جانها توزينگونه به خون نگاشتن تا کي؟در حسرت خويش گونهاي ماراز تو نگاهداشتن تا کي؟از لطف بما نگاه کن روزيصد درد و بلا گماشتن تا کي؟بر يک دل مستمند سر گردانافگندن و برنداشتن تا کي؟در پاي ستم چو خاک ره ما راگردن ز جفا فراشتن تا کي؟بر اوحدي شکسته، چون گردون
#سرگرمی#