-
اي ترک حور زاده، ز تندي و کودکيشاعر : اوحدي مراغه اي خون دل شکستهي ما را چه ميمکي؟اي ترک حور زاده، ز تندي و کودکياز بند زلف دلشکن خويش درشکيبگشاي زلف و غارت دلها ببين، اگراندام روشن تو ز خوبي و نازکيمانند گل ز جامه پديدار ميشودروزت خجسته باد! که ماهي مبارکيهر کس که ديد روي ترا نيک روز شدگر تيغ بر سرم شکني، تاج تارکيترک تو چون کنم؟ که ز ترکي هزار بارگر بشنود دگر که تو با اوحدي يکيگويي حسود چاره سگالم چها کند؟
#سرگرمی#